دیکشنری
داستان آبیدیک
جمع اوری
english
1
general
::
collecting
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
جمع آورنده
جمع آوری
جمع آوری آب باران
جمع آوری آب سطحی
جمع آوری آراء کردن
جمع آوری اطلاعات
جمع آوری اعانه
جمع آوری داده
جمع آوری و تنظیم اسناد و مدارک
جمع آوری وکالتنامه
جمع آوری کردن
جمع آوری کردن ـ جمع آوری
جمع آوری یکجا
جمع اشباع شونده
جمع افقی
جمع اوری
جمع بندی
جمع بندی استدلالات یا جریان دعوی توسط قاضی یا وکیل برای هیئت منصفه
جمع بندی دعوی و راهنمایی هیئت منصفه توسط قاضی
جمع بندی کردن ـ جمع بندی
جمع پذیر
جمع جزء
جمع در
جمع درهم
جمع سپاری
جمع شدگی
جمع شدن
جمع شدنی
جمع شده
جمع عمودی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید